پسندیده، مرغوب، دلخواه، خواستنی، مطلوب، خوشایند، هوسانگیز
This is not a desirable job for me.
این برای من شغل دلخواهی نیست.
The black nightgown had made her more desirable than ever.
لباس خواب مشکی او را از همیشه هوسانگیزتر کرده بود.
a desirable house
خانهی دلخواه
What is repugnant to you is (highly) desirable to me.
محبوب من است آنچه که نزد تو زشت است.
چیز یا فرد مطلوب و دلخواه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She chose the company of desirables and avoided all others.
او معاشرت با مردم دلخواه را برگزید و از دیگران دوری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «desirable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desirable