با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Tropic

    ˈtrɑːpɪk ˈtrɒpɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective
    ( trpical ) نواحی گرمسیری بین دو مدار شمال و جنوب استوا، گرمسیری، مدار رأس‌السرطان، مدار رأس‌الجدی حاره، گرمسیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Tropic of Cancer
    - مدار رأس‌السرطان
    - Tropic of Capricorn
    - مدار رأس‌الجدی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tropic

    1. adjective Related to the tropics
      Synonyms: tropical, equatorial, jungle, amazonian, torrid, summer, rainy, wild, south, lush, tangled
      Antonyms: cool, temperate, arctic
    2. adjective Hot
      Synonyms: thermal, torrid, burning

    ارجاع به لغت tropic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tropic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tropic

    لغات نزدیک tropic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی