آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

South

saʊθ saʊθ

معنی south | جمله با south

noun adjective adverb A2

جنوب، جنوبی، به‌سوی جنوب، نیمروز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The Persian Gulf is in the south of Iran.

خلیج فارس در جنوب ایران است.

the south entrance

مدخل جنوبی (واقع در جنوب)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a south wind

باد جنوبی

South Asia

آسیای جنوبی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد south

  1. noun The southern states that seceded from the United States in 1861
    Synonyms:
    south the south the Southern United States the Old South dixie dixieland confederacy southland Confederate States Confederate States of America the Deep South the Sunny South down South cotton belt tobacco states Pre-Civil War South territory south of the Mason-Dixon line South Atlantic States the New South sunbelt bible-belt
  1. adjective situated to the south
    Synonyms:
    southern southerly southward in the south on the south side of southmost southernmost toward the equator tropical equatorial in the torrid zone toward the south pole austral
  1. adjective moving south
    Synonyms:
    southbound southerly southward headed south to the south in a southerly direction toward the equator
  1. adjective coming from the south
    Synonyms:
    from the south out of the south headed north northbound toward the North Pole
    Antonyms:
  1. noun the cardinal compass point that is at 180 degrees
    Synonyms:
    southward down-south dixie dixieland sunbelt bible-belt southern region southern section southland the Sunny South the Old South the New South the Deep South Southern United States Pre-Civil War South South Atlantic States due south territory south of the Mason-Dixon line cotton belt tobacco states tropics tropical region equatorial region south-pole southern-hemisphere south arctic region
  1. adverb in a southern direction
    Synonyms:
    to the south southwards southwardly in the south

Collocations

the south

(آمریکا) 1- ایالت‌های جنوبی 2- رجوع شود به: the Confederacy

لغات هم‌خانواده south

سوال‌های رایج south

معنی south به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «south» در زبان فارسی به معنای «جنوب» ترجمه می‌شود.

این واژه به جهت جغرافیایی‌ای اشاره دارد که معمولاً در نقشه‌ها پایین صفحه و در سمت مخالف شمال قرار دارد. South یکی از چهار جهت اصلی (شمال، جنوب، شرق، غرب) است و کاربرد آن فراتر از نقشه و جهت‌یابی، در توصیف موقعیت‌ها، فرهنگ‌ها، آب‌وهوا و حتی جریان‌های انسانی نیز دیده می‌شود.

در جغرافیا و مسیریابی، south به عنوان مرجع اصلی برای تعیین موقعیت‌ها و حرکت‌ها استفاده می‌شود. زمانی که گفته می‌شود «به سمت جنوب حرکت کنید»، منظور حرکت در جهتی است که از شمال دور می‌شود و معمولاً با قطب جنوب زمین مرتبط است. این جهت‌یابی ساده، پایه‌ی نقشه‌خوانی، مسیریابی شهری و حتی ناوبری دریایی و هوایی است. South همچنین در نام‌گذاری مناطق و کشورها به کار می‌رود؛ برای مثال، جنوب ایالات متحده (Southern United States) یا جنوب آسیا (South Asia).

از منظر فرهنگی و تاریخی، مناطق جنوبی جهان گاهی ویژگی‌های خاص خود را دارند که از نظر آب‌وهوا، اقتصاد، فرهنگ و سبک زندگی با سایر مناطق متفاوت است. برای مثال، جنوب ایالات متحده با فرهنگ، موسیقی و سنت‌های غذایی منحصربه‌فردی شناخته می‌شود. در کشورهای دیگر، مناطق جنوبی ممکن است آب‌وهوای گرم‌تر و محیط طبیعی متفاوتی داشته باشند که بر کشاورزی، پوشش گیاهی و زندگی روزمره مردم تأثیر می‌گذارد.

در زبان و ادبیات، south گاه معنایی استعاری پیدا می‌کند. نویسندگان و شاعران از جنوب برای اشاره به گرما، زندگی، سرزندگی، گاه آرامش و گاه طوفان‌های طبیعی استفاده می‌کنند. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که south تنها جهت جغرافیایی نیست، بلکه با حس و تجربه انسانی نیز گره خورده است و می‌تواند بار معنایی فرهنگی و عاطفی داشته باشد.

south مفهومی است که فراتر از نقشه و مسیریابی است. این جهت جغرافیایی نشان‌دهنده‌ی تنوع زمین و زندگی بر روی آن است؛ تفاوت آب‌وهوا، فرهنگ و تجربه انسانی را در خود دارد و هم‌زمان، نقشی کلیدی در جهت‌یابی و فهم جهان پیرامون ایفا می‌کند. South یادآور این است که هر جهت جغرافیایی نه تنها نقطه‌ای بر نقشه، بلکه بخشی از تجربه و هویت انسانی است.

ارجاع به لغت south

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «south» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/south

لغات نزدیک south

پیشنهاد بهبود معانی