فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Thermal

ˈθɜrːml ˈθɜːml
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    thermals

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
دمایی، گرمایی، حرارتی، گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
گرمایی، حرارتی
- thermal underwear
- زیر‌پوش گرم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thermal

  1. adjective warm
    Synonyms:
    hot toasty lukewarm snug summery heated sweltering scorching sizzling roasting thermic melting

ارجاع به لغت thermal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thermal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thermal

لغات نزدیک thermal

پیشنهاد بهبود معانی