آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Lukewarm

ˈluːkwɔːrm ˌluːkˈwɔːm

معنی lukewarm | جمله با lukewarm

adjective

نیمگرم، ولرم، ملول، غیرصمیمی، بی‌اشتیاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I hate lukewarm tea.

از چای ولرم خیلی بدم می‌آید.

They were lukewarm toward my proposal.

نسبت به پیشنهاد من شوق و ذوقی نشان ندادند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lukewarm

  1. adjective slightly heated
    Synonyms:
    warm tepid warmish milk-warm blood-warm
    Antonyms:
    cool chilly cooled

ارجاع به لغت lukewarm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lukewarm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lukewarm

لغات نزدیک lukewarm

پیشنهاد بهبود معانی