شکل جمع:
toastiesصفت تفضیلی:
toastierصفت عالی:
toastiestشکل نوشتاری دیگر این لغات در معنای سوم: toastie
گرمونرم، گرم و راحت، گرم و دلچسب، گرم و دلپذیر
This toasty room is perfect for relaxing after a long day.
این اتاق گرمونرم برای استراحت بعداز یک روز طولانی عالی است.
The toasty aroma of fresh bread filled the kitchen.
بوی گرم و دلپذیر نان تازه آشپزخانه را پر کرده بود.
This sweater is so toasty, I never want to take it off.
این ژاکت خیلی گرم و راحت است، اصلاً نمیخواهم آن را در بیاورم.
انگلیسی آمریکایی (طعم) برشته (شبیه طعم نان تُستشده یا برشتهشده)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I love the toasty flavor of the bread.
عاشق طعم برشتهی نان هستم.
The toasty flavor of the buttered popcorn makes it the perfect snack for movie nights.
طعم برشتهی پاپکورن کرهای آن را به بهترین میانوعده برای شبهای تماشای فیلم تبدیل میکند.
انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی ساندویچ تست، ساندویچ نان تست
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
For a snack, I made a toastie with chicken and Swiss cheese.
برای میانوعده، با مرغ و پنیر سوئیسی، ساندویچ نان تست درست کردم.
The toasty I made for dinner was filled with turkey, cheese, and a little bit of cranberry sauce.
ساندویچ تستی که برای شام درست کردم پر از بوقلمون، پنیر و کمی سس کرنبری بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «toasty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toasty