فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Toasty

ˈtoʊsti ˈtəʊsti

شکل جمع:

toasties

صفت تفضیلی:

toastier

صفت عالی:

toastiest

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغات در معنای سوم: toastie

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

گرم‌ونرم، گرم و راحت، گرم و دل‌چسب، گرم و دل‌پذیر

This toasty room is perfect for relaxing after a long day.

این اتاق گرم‌ونرم برای استراحت بعد‌از یک روز طولانی عالی است.

The toasty aroma of fresh bread filled the kitchen.

بوی گرم و دل‌پذیر نان تازه آشپزخانه را پر کرده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This sweater is so toasty, I never want to take it off.

این ژاکت خیلی گرم و راحت است، اصلاً نمی‌خواهم آن را در بیاورم.

adjective

انگلیسی آمریکایی (طعم) برشته (شبیه طعم نان تُست‌شده یا برشته‌شده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I love the toasty flavor of the bread.

عاشق طعم برشته‌ی نان هستم.

The toasty flavor of the buttered popcorn makes it the perfect snack for movie nights.

طعم برشته‌ی پاپ‌کورن کره‌ای آن را به بهترین میان‌وعده برای شب‌های تماشای فیلم تبدیل می‌کند.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی ساندویچ تست، ساندویچ نان تست

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

For a snack, I made a toastie with chicken and Swiss cheese.

برای میان‌وعده، با مرغ و پنیر سوئیسی، ساندویچ نان تست درست کردم.

The toasty I made for dinner was filled with turkey, cheese, and a little bit of cranberry sauce.

ساندویچ تستی که برای شام درست کردم پر از بوقلمون، پنیر و کمی سس کرنبری بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت toasty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toasty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toasty

لغات نزدیک toasty

پیشنهاد بهبود معانی