امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Boiler

    ˈbɔɪlər ˈbɔɪlə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      boilers

    معنی و نمونه‌جمله

    noun countable
    دیگ بخار، (مکانیک) دیگ بخار، تانک آب گرم کن، مخزن آب گرم (در آب گرمکن های خانگی و غیره)، گلخن، هر ظرفی که در آن چیزی را بجوشانند، جوشاننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - the public bath's boiler
    - گلخن حمام عمومی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد boiler

    1. noun Sealed vessel where water is converted to steam
      Synonyms:
      kettle double-boiler evaporator cauldron copper hot-water cooker steam-boiler furnace geyser retort

    لغات هم‌خانواده boiler

    • verb - intransitive
      boil

    ارجاع به لغت boiler

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «boiler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boiler

    لغات نزدیک boiler

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return