فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fusilier

ˌfjuːzɪˈlɪr ˌfjuːzɪˈlɪr ˌfjuːzəˈlɪə

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: fusileer

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی پیاده‌نظام دون‌پایه‌ی هنگ بریتانیا (دارای تفنگ چخماقی)

The fusilier went to Londen.

پیاده‌نظام هنگ بریتانیا به لندن رفت.

They killed a fusileer in Cardiff.

پیاده‌نظام دون‌پایه‌ی هنگ بریتانیا را در کاردیف کشتند.

noun countable

تفنگدار دارای تفنگ چخماقی، سرباز مسلح به تفنگ چخماقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The fusilier marched, their fusils held high.

تفنگداران رژه رفتند، تفنگ‌هایشان بالا بود.

The fusileer stood ready to protect the castle.

سرباز مسلح به تفنگ چخماقی آماده‌ی حفاظت از قلعه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fusilier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fusilier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fusilier

لغات نزدیک fusilier

پیشنهاد بهبود معانی