(بهگونهای که مربوط به موسیقی باشد) از نظر موسیقیایی، از نظر موسیقی
Musically, this band has a lot of talent.
از نظر موسیقیایی، این گروه استعداد زیادی دارد.
The songs are interesting, both musically and lyrically.
این آوازها هم از نظر موسیقایی و هم از نظر شعری جالب توجه هستند.
بهطور آهنگین، بهطور دلنشین، بهطور خوشآهنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She laughed musically.
با صدایی دلنشین خندید.
With every step her keys were chiming musically in her hand.
با هر قدم، کلیدهایش بهطور آهنگین در دستش صداهایی تولید میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «musically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/musically