Folk

foʊk fəʊk
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در معنای اول در انگلیسی آمریکایی به‌جای folk از folks استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B2
انگلیسی بریتانیایی مردم (به‌صورت گروه‌های خاص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The old folk shared stories of their youth around the fire.
- مردم سالخورده داستان‌های جوانی خود را دور آتش به اشتراک گذاشتند.
- It's important to listen to the concerns of local folk.
- مهم است که به نگرانی‌های مردم محلی گوش دهیم.
- The folk in this village are known for their hospitality.
- مردم این روستا به مهمان‌نوازی‌شان شناخته می‌شوند.
- the folk in this area
- مردم این ناحیه
noun uncountable B1
موسیقی سنتی، موسیقی محلی
- The folk singer captivated the audience with her soulful voice and traditional melodies.
- خواننده‌ی موسیقی محلی با صدای احساسی و نغمه‌های سنتی، تماشاگران را مجذوب خود کرد.
- The annual folk festival attracts thousands of visitors from across the country.
- جشنواره سالانه‌ی موسیقی محلی هزاران بازدیدکننده از سراسر کشور را جذب می‌کند.
adjective
سنتی، محلی، بومی
- She wore a beautiful folk costume that represented her cultural heritage.
- او لباس سنتی زیبایی پوشیده بود که میراث فرهنگی او را نشان می‌داد.
- The folk tales of this region are full of mythical creatures and legends.
- داستان‌های بومی این منطقه پر از موجودات افسانه‌ای و اسطوره‌ها هستند.
adjective B1
مردمی، عامیانه
- Folk art often reflects the struggles and joys of life in rural communities.
- هنر مردمی اغلب مبارزات و شادی‌های زندگی در جوامع روستایی را منعکس می‌کند.
- The folk style of painting emphasizes simplicity and everyday life.
- سبک نقاشی عامیانه بر سادگی و زندگی روزمره تأکید دارد.
- folk art
- هنر مردمی
- folk songs
- سرودهای مردمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد folk

  1. noun a people
    Synonyms:
    tribe nation race community society body politic nationality population state group folk-music settlement culture group ethnic-group clan confederation ethnic music

Collocations

  • one's folks

    (عامیانه) قوم و خویش، خویشاوندان

Idioms

  • just (plain) folks

    (مردم) ساده و بی‌تکلف، بی‌شیله‌پیله، بی‌افاده

ارجاع به لغت folk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «folk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/folk

لغات نزدیک folk

پیشنهاد بهبود معانی