Face The Music

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C1
عواقب اعمال خود را چشیدن، با پیامد ناخوشایند عملی مواجه شدن، عقوبت کار خود را پذیرفتن، پای لرز خربزه نشستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- When the truth came out, he had no choice but to face the music.
- وقتی حقیقت آشکار شد، او چاره‌ای جز مواجهه با عواقب اعمال خود نداشت.
- She avoided the issue for too long, but now she must face the music.
- او برای مدت طولانی از این موضوع اجتناب کرد، اما حالا باید با تبعات ناخوشایند آن روبرو شود.
- After failing the exam, she knew she had to face the music and tell her parents.
- پس از رد شدن در امتحان، او می دانست که باید پیامدهای آن را بپذیرد و به پدر و مادرش اطلاع دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد face the music

  1. idiom be confronted with the unpleasant consequences of one's actions
    Synonyms:
    face the facts face up to take the consequences be punished pay the piper take one's medicine come to grips with face up to it bite the bullet grin and bear it swallow the pill look square in the eye take one’s lumps make one's bed and lie on it

ارجاع به لغت face the music

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «face the music» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/face-the-music

لغات نزدیک face the music

پیشنهاد بهبود معانی