امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bite The Bullet

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
سختی چیزی را با شجاعت به جان خریدن، رنجی را با شکیبایی پذیرفتن، دل را به دریا زدن، خم به ابرو نیاوردن، دندان روی جگر گذاشتن، سوختن و ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She knew it was time to bite the bullet and face her fears head-on.
- او می‌دانست که وقت آن رسیده که دل را به دریا بزند و با آغوش باز با ترس‌هایش روبرو شود.
- After weeks of procrastination, I finally decided to bite the bullet and start my thesis.
- بعد‌از هفته‌ها تعلل، بالاخره تصمیم گرفتم این سختی را به جان بخرم و پایان‌نامه‌ام را شروع کنم.
- Sometimes, despite all the difficulties, you just have to bite the bullet and make tough decisions.
- بعضی وقت‌ها، علی‌رغم همه‌ی دشواری‌ها، مجبورید که خم به ابرو نیاورده و تصمیمات سختی بگیرید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bite the bullet

  1. verb endure pain bravely, doing something difficult or unpleasant because it’s necessary
    Synonyms: be forced, bow to fate, cross the Rubicon, face the music, have no choice, know no alternative, leap into the breach, pay the piper, seize the opportunity, stand up and take it, suck it up, swallow the pill, take it, take one’s medicine, take the rap

ارجاع به لغت bite the bullet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bite the bullet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bite-the-bullet

لغات نزدیک bite the bullet

پیشنهاد بهبود معانی