آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴

    خون به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / khoon /

    blood, hemato-, sangui-, gore

    blood

    hemato-

    sangui-

    gore

    یکی از مایعات بدن در دستگاه گردش خون

    سرخ‌رگ‌ها خون را از قلب به همه‌ی بدن می‌رسانند.

    Arteries carry blood from the heart to the entire body.

    قلب خون را به سرتاسر بدن پمپاژ می‌کند.

    The heart pumps the blood to every part of the body.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    دریایی از خون

    a pool of blood

    اسم
    فونتیک فارسی / khoon /

    killing, murder, massacre, manslaughter, slaughter

    killing

    murder

    massacre

    manslaughter

    slaughter

    قتل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    این خون تأثیر عمیقی بر خانواده‌ی قربانی گذاشت.

    The killing had a profound impact on the victim's family.

    او به خون شوهرش متهم شد.

    She was accused of the murder of her husband.

    اسم
    فونتیک فارسی / khoon /

    مجازی kinship, consanguinity

    kinship

    consanguinity

    قوم‌وخویشی، نسبت

    آزمایش دی‌ان‌ای به تایید خون بیولوژیکی بین آن‌ها کمک کرد.

    DNA testing helped to confirm the biological kinship between them.

    خون نقش مهمی در قوانین ارث پادشاهی ایفا می‌کند.

    Consanguinity played a significant role in the inheritance laws of the kingdom.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خون

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    دم
    مترادف:
    خوناب خونابه

    سوال‌های رایج خون

    خون به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «خون» در زبان انگلیسی به blood ترجمه می‌شود.

    خون مایعی حیاتی در بدن انسان و بسیاری از موجودات زنده است که وظیفه‌ی انتقال اکسیژن، مواد مغذی، هورمون‌ها و سایر مواد لازم به سلول‌ها را بر عهده دارد. این مایع قرمز رنگ در رگ‌ها جریان دارد و به دلیل وجود گلبول‌های قرمز که حاوی هموگلوبین است، رنگ خود را از دست می‌دهد و به طور مداوم به بافت‌ها و اندام‌های بدن اکسیژن می‌رساند. علاوه بر این، خون نقش مهمی در دفع مواد زائد و سموم از بدن ایفا می‌کند و سیستم ایمنی را با گلبول‌های سفید فعال می‌کند تا بدن را در برابر عفونت‌ها و بیماری‌ها محافظت کند.

    خون از چندین جزء اصلی تشکیل شده است: پلاسما که مایعی زردرنگ و حاوی آب، پروتئین‌ها، نمک‌ها و مواد معدنی است، گلبول‌های قرمز که اکسیژن را حمل می‌کنند، گلبول‌های سفید که مسئول دفاع بدن هستند، و پلاکت‌ها که به لخته شدن خون کمک می‌کنند تا در صورت بروز زخم یا جراحت، خونریزی متوقف شود. این ترکیب پیچیده و هماهنگ به حفظ سلامت و عملکرد بدن کمک می‌کند و هر گونه اختلال در آن می‌تواند منجر به بیماری‌های مختلفی مانند کم‌خونی یا مشکلات انعقادی شود.

    از نظر فرهنگی و نمادین، خون در بسیاری از جوامع نمادی از زندگی، قدرت، پیوند خانوادگی و حتی قربانی شدن است. در ادبیات و هنر، خون اغلب به عنوان نشانه‌ای از حیات و انرژی یا گاه نشانه‌ای از درد، جنگ و فداکاری به کار می‌رود. باورها و آیین‌های مختلفی پیرامون خون وجود دارد که در برخی فرهنگ‌ها آن را پاک‌کننده روح یا نمادی از وفاداری و اتحاد می‌دانند.

    خون همچنین در پزشکی و علم زیست‌شناسی موضوعی گسترده و حیاتی است. آزمایش‌های خونی از جمله مهم‌ترین روش‌های تشخیص بیماری‌ها و وضعیت سلامت افراد به شمار می‌روند. انتقال خون در مواقع اورژانسی و جراحی‌ها نقش نجات‌بخشی دارد و پژوهش‌های علمی در زمینه‌های مختلفی مانند پیوند سلول‌های بنیادی و درمان بیماری‌های خونی همچنان ادامه دارد.

    خون نه تنها یک مایع حیاتی در بدن است بلکه موضوعی است که در زمینه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی جایگاه مهمی دارد.

    ارجاع به لغت خون

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خون

    لغات نزدیک خون

    • - خولان
    • - خولنجان
    • - خون
    • - خون آبسان
    • - خون‌آشام
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.