آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Fetch

    fetʃ fetʃ

    گذشته‌ی ساده:

    fetched

    شکل سوم:

    fetched

    سوم‌شخص مفرد:

    fetches

    وجه وصفی حال:

    fetching

    معنی fetch | جمله با fetch

    verb - transitive B1

    آوردن، رفتن و آوردن، بیرون کشیدن

    the souvenirs which he fetched back from Europe

    هدایایی که از اروپا با خود آورد

    One shot fetched the bird down.

    یک تیر پرنده را به زیر آورد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Inside the station, I waited for my friends to fetch me.

    در درون ایستگاه ماندم تا دوستانم بیایند و مرا ببرند.

    Her singing fetched tears to my eyes.

    آواز او اشک به چشمانم آورد.

    Fetch me a hammer.

    برو یک چکش برام بیار.

    I left the wounded ones and went to fetch the doctor.

    زخمی‌ها را گذاشتم و رفتم دنبال دکتر.

    verb - transitive

    (با کشتی بادبانی یا اتوبوس و غیره) رسیدن به، وارد شدن به، (در مورد قایق یا کشتی) آمدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    We fetched the harbor before the storm broke.

    ما پیش از بروز توفان به بندرگاه رسیدیم.

    He fetched home after his long bus ride.

    پس از سفر طولانی با اتوبوس به منزل رسید.

    verb - transitive

    (قیمت و غیره) داشتن، جلب (توجه یا محبت و غیره) کردن، گیرایی داشتن، مجاب کردن

    His argument fetched Hassan round.

    استدلال او حسن را مجاب کرد.

    He doesn't fetch the girls the way his brother does.

    او همانند برادرش دخترها را به طرف خود جلب نمی‌کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She could not fetch a laugh from the audience.

    نتوانست حضار را بخنداند.

    verb - transitive

    فروش رفتن

    Horses fetched a good price at the market.

    اسب به بهای خوب در بازار به فروش می‌رفت (بازار اسب خوب بود).

    verb - transitive

    (نفس یا آه یا نعره و غیره) کشیدن

    Homa fetched a deep sigh.

    هما آه ژرفی کشید.

    verb - transitive

    (خودمانی - ضربه یا سیلی و غیره) زدن، وارد آوردن

    verb - transitive

    (باد یا موج آب) فاصله ی طی شده بدون برخورد با مانع

    verb - intransitive

    بازیابی کردن، باز آوردن

    He had fetched his analogies from nature.

    او تشبیه‌های خود را از طبیعت گرفته بود.

    noun countable

    بهانه، طفره

    noun countable

    همزاد، جفت، معادل، شبح

    noun countable

    کوشش

    She was expected to fetch and carry all day.

    از او انتظار داشتند که صبح تا شب فرمان‌بری کند.

    Pari fetched a sneeze.

    پری عطسه کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    That question fetched the discussion to a close.

    آن پرسش بحث را به پایان رساند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fetch

    1. verb go get, bring in
      Synonyms:
      bring get deliver convey transport carry yield earn produce elicit obtain realize retrieve bring back bring to go for draw forth conduct escort lead bear make sell sell for give rise to bring in truck lug tote shoulder pack ride back heel gun buck call for piggyback be sold for schlepp
      Antonyms:
      let go free

    Phrasal verbs

    fetch up

    تولید کردن، عمل آوردن، به‌ نتیجه رساندن

    Idioms

    fetch and carry (for somebody)

    خرحمالی کردن (برای کسی)، کار (برای کسی) انجام دادن، کار خانه کردن (برای کسی)

    سوال‌های رایج fetch

    گذشته‌ی ساده fetch چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده fetch در زبان انگلیسی fetched است.

    شکل سوم fetch چی میشه؟

    شکل سوم fetch در زبان انگلیسی fetched است.

    وجه وصفی حال fetch چی میشه؟

    وجه وصفی حال fetch در زبان انگلیسی fetching است.

    سوم‌شخص مفرد fetch چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد fetch در زبان انگلیسی fetches است.

    ارجاع به لغت fetch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fetch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fetch

    لغات نزدیک fetch

    • - fetal
    • - fetation
    • - fetch
    • - fetch and carry (for somebody)
    • - fetch cycle
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.