شکل جمع:
foodiesشکل نوشتاری دیگر این لغت: foody
غذا و آشپزی عاشق غذا، دوستدار غذا، عشق غذا، اهل غذا (کسی که شدیداً به غذا علاقهمند است)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
He joined a group of foodies to share his favorite recipes.
او به گروهی از دوستداران غذا پیوست تا در آن دستورالعملهای غذایی موردعلاقهی خود را به اشتراک بگذارد.
As a foody, John spends most of his free time watching cooking shows and reading food blogs to expand his culinary knowledge.
جان بهعنوان یک عشق غذا بیشتر وقت آزاد خود را صرف تماشای برنامههای آشپزی و خواندن وبلاگهای غذا میکند تا دانش آشپزی خود را گسترش دهد.
غذا و آشپزی مناسب یا مربوط به افرادی که عاشق غذا هستند (و به انواع مختلف غذا علاقهی زیادی دارند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the foodie tour
تور عاشقان غذا
The foodie community on social media is a great resource for finding unique recipes.
اجتماع عاشقان غذا در رسانههای اجتماعی منبعی عالی برای یافتن دستورالعملهای منحصربهفرد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foodie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foodie