Gourmand

ˈɡʊrmɑːnd ˈɡʊəmənd ˈɡʊəmənd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از gormand به‌ جای gourmand استفاده کرد.

معنی

noun
صاحب سررشته در خوراک، شکم‌پرست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gourmand

  1. noun epicure
    Synonyms: gourmet, glutton, connoisseur, gastronomist, bon vivant

ارجاع به لغت gourmand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gourmand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gourmand

لغات نزدیک gourmand

پیشنهاد بهبود معانی