با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gourd

ɡɔːrd / / ɡʊrd ɡʊəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gourds

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    کدو، کدوی قلیایی، گرداب
    • - The Greeks carried liquids in gourds.
    • - یونانیان مایعات را در پوست کدو حمل می‌کردند.
    • - He is out of his gourd.
    • - کله‌اش خراب است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gourd

  1. noun A melon
    Synonyms: calabash, squash, gourd vine, pumpkin
  2. noun A cup
    Synonyms: bottle, dipper, flask

ارجاع به لغت gourd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gourd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gourd

لغات نزدیک gourd

پیشنهاد بهبود معانی