امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pull Up

American: ˈpʊlˈəp British: pʊlʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
ایستادن، متوقف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
سرزنش کردن، ملامت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pull up

  1. phrasal verb stop, halt
    Synonyms: arrive, brake, bring up, come to a halt, come to a stop, draw up, fetch up, get there, haul up, pause, reach a standstill
    Antonyms: continue, go
  2. phrasal verb Lift upwards or vertically
  3. phrasal verb Pull forward
  4. phrasal verb to criticize someone about sth they are not doing well enough

ارجاع به لغت pull up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pull up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pull up

لغات نزدیک pull up

پیشنهاد بهبود معانی