فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pull Together

ˈpʊltəˈɡeðər pʊltəˈɡeðə

گذشته‌ی ساده:

pulled together

شکل سوم:

pulled together

سوم‌شخص مفرد:

pulls together

وجه وصفی حال:

pulling together

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

همکاری کردن، گروهی کار کردن، گروهی تلاش کردن

If we pull together, we can finish this project on time.

اگر با هم تلاش کنیم، می‌توانیم این پروژه را به‌موقع تمام کنیم.

Let's pull together and support each other during this difficult period.

بیایید همکاری کنیم و در این دوره‌ی سخت از یکدیگر حمایت کنیم.

phrasal verb

جمع کردن، جمع‌آوری کردن، گردآوری کردن، دست‌وپا کردن (پول، اطلاعات و... به‌سختی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Can we pull together enough volunteers for the event?

آیا می‌توانیم داوطلب کافی برای این رویداد جمع کنیم؟

It was difficult, but they managed to pull together a decent meal with what they had.

سخت بود، اما آن‌ها توانستند با آنچه داشتند، وعده‌ی غذایی مناسبی دست‌وپا کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We're trying to pull together the data for the final report.

ما در تلاشیم تا داده‌ها را برای گزارش نهایی گردآوری کنیم.

phrasal verb

جمع‌وجور کردن، کنترل کردن، مسلط شدن (به احساسات)

He was very upset after the accident, but he managed to pull himself together.

او بعداز تصادف خیلی ناراحت بود، اما توانست خودش را جمع‌وجور کند.

You need to pull yourself together and focus on your work.

باید خودت را کنترل کنی و روی کارت تمرکز کنی.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pull together

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pull together» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pull-together

لغات نزدیک pull together

پیشنهاد بهبود معانی