آلودن، ملو کردن، اندودن، رنگ کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children had bedaubed the wall with yogurt.
بچهها ماست به دیوار مالیده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bedaub» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bedaub