فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plaster

ˈplæstər ˈplɑːstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    plastered
  • شکل سوم:

    plastered
  • سوم شخص مفرد:

    plasters
  • وجه وصفی حال:

    plastering

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive adverb
    گچ، خمیر مخصوص اندود دیوار و سقف، دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن، گچ زدن، گچ مالیدن، ضماد انداختن، مشمع انداختن روی
    • - The wall's plaster has not dried yet.
    • - گچ دیوار هنوز خشک نشده است.
    • - a plastered wall
    • - دیوار گچ‌کاری‌شده
    • - They plastered her broken foot.
    • - پای شکسته‌اش را گچ گرفتند.
    • - to plaster posters on walls
    • - به دیوارها پوستر چسباندن
    • - He was wearing a uniform, his chest plastered with medals.
    • - اونیفورم پوشیده بود و سینه‌اش پر از مدال بود.
    • - The dictator's pictures were plastered all over town.
    • - عکس دیکتاتور را به همه جای شهر زده بودند.
    • - Rain had plastered her dress to her body.
    • - باران پیراهن او را به بدنش چسبانده بود.
    • - To hear better, I plastered my ear to the door.
    • - گوشم را به در چسباندم که بهتر بشنوم.
    • - He wore his black hair plastered down.
    • - زلف سیاه خود را صاف کرده و خوابانده بود.
    • - Our team was plastered.
    • - تیم ما شکست بدی خورد.
    • - Our warships plastered the beach.
    • - کشتی‌های جنگی ما ساحل را در هم کوبیدند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun countable uncountable
    پزشکی چسب زخم، چسپ پانسمان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plaster

  1. noun thick, gooey material that hardens
    Synonyms: adhesive, binding, cement, coat, dressing, glue, gum, gypsum, lime, mortar, mucilage, paste, plaster of Paris, stucco
  2. verb spread, smear
    Synonyms: adhere, bedaub, besmear, bind, cement, coat, cover, daub, glue, gum, overlay, paste, smudge

ارجاع به لغت plaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plaster

لغات نزدیک plaster

پیشنهاد بهبود معانی