آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ آذر ۱۴۰۴

    Lime

    laɪm laɪm

    گذشته‌ی ساده:

    limed

    شکل سوم:

    limed

    سوم‌شخص مفرد:

    limes

    وجه وصفی حال:

    liming

    شکل جمع:

    limes

    معنی lime | جمله با lime

    noun countable uncountable

    درخت میوه لیمو‌ترش، درخت لیمو

    This tropical region is known for its limes.

    این منطقه‌ی گرمسیری به‌خاطر درختان لیموی خود مشهور است.

    Fresh lime juice is essential in many cocktails.

    آب تازه‌ی لیموترش در بسیاری از کوکتل‌ها ضروری است.

    noun countable

    درخت درخت نمدار، درخت زیرفون

    همچنین می‌توان از lime tree استفاده کرد.

    در انگلیسی آمریکایی معمولاً از linden استفاده می‌شود.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Lime wood is soft and easy to carve.

    چوب درخت زیرفون، نرم است و به‌راحتی تراشیده می‌شود.

    Bees love the blossoms of the lime in early summer.

    زنبورها در اوایل تابستان عاشق شکوفه‌های درخت نمدار هستند.

    noun uncountable

    آهک

    همچنین می‌توان از quicklime استفاده کرد.

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    Farmers often spread lime on the soil to reduce its acidity.

    کشاورزان معمولاً آهک را روی خاک می‌پاشند تا اسیدیته‌ی آن را کاهش دهند.

    This type of soil needs lime to reach a balanced pH level.

    این نوع خاک برای رسیدن به سطح پی‌اچ متعادل به آهک نیاز دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    slaked lime

    آهک کشته، آهک آب‌دیده، آهک مرده، آهک شکفته

    noun uncountable

    رسوب آهک

    همچنین می‌توان از limescale و scale استفاده کرد.

    The washing machine isn’t working properly due to lime deposits.

    ماشین لباسشویی به‌خاطر رسوب‌های آهکی درست کار نمی‌کند.

    You should clean the showerhead regularly to prevent lime buildup.

    برای جلوگیری از تجمع رسوب آهکی، باید سردوش را مرتب تمیز کنید.

    verb - transitive

    آهک زدن، آهک‌پاشی کردن

    It’s important to lime the soil in acidic regions regularly.

    در مناطق اسیدی، مهم است که به‌طور منظم به خاک، آهک بزنند.

    We need to lime this plot before sowing the seeds.

    قبل‌از بذرپاشی، باید این قطعه‌ی زمین را آهک‌پاشی کنیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lime

    1. noun Any of various deciduous trees of the genus Tilia with heart-shaped leaves and drooping cymose clusters of yellowish often fragrant flowers; several yield valuable timber
      Synonyms:
      lime tree linden tree linden basswood Citrus aurantifolia
    1. verb spread birdlime on branches to catch birds
      Synonyms:
      birdlime
    1. noun a caustic substance produced by heating limestone
      Synonyms:
      lime hydrate slaked-lime caustic lime calcium-hydroxide hydrated lime calcium hydrate
    1. noun a white crystalline oxide used in the production of calcium hydroxide
      Synonyms:
      quicklime calcium-oxide burnt lime calx unslaked lime calcined lime fluxing lime
    1. noun a sticky adhesive that is smeared on small branches to capture small birds
      Synonyms:
      birdlime

    سوال‌های رایج lime

    شکل جمع lime چی میشه؟

    شکل جمع lime در زبان انگلیسی limes است.

    ارجاع به لغت lime

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lime

    لغات نزدیک lime

    • - limburger (cheese)
    • - limbus
    • - lime
    • - lime burner
    • - lime glass
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.