آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ فروردین ۱۴۰۴

    Glue

    ɡluː ɡluː

    گذشته‌ی ساده:

    glued

    شکل سوم:

    glued

    سوم‌شخص مفرد:

    glues

    وجه وصفی حال:

    gluing

    معنی glue | جمله با glue

    noun uncountable C2

    چسب (ماده‌ای که برای متصل کردن دو یا چند سطح یا شیء به یکدیگر به کار می‌رود)

    The children made crafts using glue and paper.

    کودکان با استفاده از چسب و کاغذ کاردستی ساختند.

    This type of glue is water-resistant.

    این نوع چسب در برابر آب مقاوم است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They used glue to install the wallpaper.

    آن‌ها برای نصب کاغذدیواری از چسب استفاده کردند.

    verb - transitive C2

    (با استفاده از چسب) چسباندن، به‌ هم چسباندن، متصل کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Glue the picture to the wall!

    عکس را به دیوار بچسبانید!

    The children glued the colored paper pieces together.

    بچه‌ها تکه‌های کاغذرنگی را به‌ هم چسباندند.

    verb - transitive

    مجازی (be glued to) میخکوب شدن، مات‌ومتحیر شدن، دوخته شدن، غرق شدن، چشم دوختن، خیره ماندن

    The shocking scene of the film glued him to the spot.

    صحنه‌ی شوکه‌کننده‌ی فیلم او را میخکوب کرد.

    The kids were glued to the cartoon.

    بچه‌ها از کارتون چشم برنمی‌داشتند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I was glued to the screen during the entire movie.

    در تمام فیلم چشمم به صفحه دوخته شده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد glue

    1. noun adhesive
      Synonyms:
      paste gum cement stickum mucilage plaster gunk spit

    سوال‌های رایج glue

    گذشته‌ی ساده glue چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده glue در زبان انگلیسی glued است.

    شکل سوم glue چی میشه؟

    شکل سوم glue در زبان انگلیسی glued است.

    وجه وصفی حال glue چی میشه؟

    وجه وصفی حال glue در زبان انگلیسی gluing است.

    سوم‌شخص مفرد glue چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد glue در زبان انگلیسی glues است.

    ارجاع به لغت glue

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «glue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glue

    لغات نزدیک glue

    • - glucose
    • - glucoside
    • - glue
    • - glue-sniffing
    • - gluepot
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.