گذشتهی ساده:
cementedشکل سوم:
cementedسومشخص مفرد:
cementsوجه وصفی حال:
cementingشکل جمع:
cementsسمنت، سیمان، سمنت کردن، چسباندن، پیوستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She mixed some sand with cement and then poured water on it.
او قدری شن با سیمان را مخلوط کرد و سپس آب روی آن ریخت.
wood cement
چسب چوب
The floor (of the room) has been cemented.
کف اتاق سیمان شده است.
Families are the cement of our nation.
خانواده پیوند ملت ما است.
This agreement will cement the two nations' friendship forever.
این قرار داد دوستی دو ملت را برای همیشه محکم خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cement