آخرین به‌روزرسانی:

Stigma

ˈstɪɡmə ˈstɪɡmə

شکل جمع:

stigmas

معنی و نمونه‌جمله

noun

کلاله، داغ، داغ ننگ، لکه ننگ، برآمدگی، خال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the stigma of having a gambling father

ننگ داشتن پدری قمارباز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stigma

  1. noun shame
    Synonyms:
    disgrace dishonor reproach stain mark blemish blot slur spot taint odium imputation blame scar brand disfigurement black mark lost face besmirchment onus bar sinister
    Antonyms:
    pride credit

سوال‌های رایج stigma

شکل جمع stigma چی میشه؟

شکل جمع stigma در زبان انگلیسی stigmas است.

ارجاع به لغت stigma

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stigma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stigma

لغات نزدیک stigma

پیشنهاد بهبود معانی