آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Uncomfortable

-ˈkʌmfərt- / / -ˈkʌmft- ʌnˈkʌmftəbl / / -ˈkʌmfət-

صفت تفضیلی:

more uncomfortable

صفت عالی:

most uncomfortable

معنی uncomfortable | جمله با uncomfortable

adjective B1

ناراحت، نامساعد (مانند هوا)، ناخوشایند

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I can't sleep in this uncomfortable bed.

نمی‌توانم توی این تختخواب ناراحت بخوابم.

The teacher's words made Reza very uncomfortable.

حرف‌های معلم رضا را بسیار ناراحت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد uncomfortable

  1. adjective distressed, upset
    Synonyms:

سوال‌های رایج uncomfortable

صفت تفضیلی uncomfortable چی میشه؟

صفت تفضیلی uncomfortable در زبان انگلیسی more uncomfortable است.

صفت عالی uncomfortable چی میشه؟

صفت عالی uncomfortable در زبان انگلیسی most uncomfortable است.

ارجاع به لغت uncomfortable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncomfortable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncomfortable

لغات نزدیک uncomfortable

پیشنهاد بهبود معانی