فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Low-key

ˈloʊˈkiː ləʊkiː

معنی‌ها

adjective

مهارشده، خوددارانه، بی‌سروصدا، بی‌کبکبه و دبدبه

adjective

ملایم، خفیف، کم شدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective

(عامیانه) کم اهمیت (low keyed هم می‌گویند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد low-key

  1. adjective subdued
    Synonyms:
    quiet restrained relaxed understated muted softened toned down subtle muffled easygoing laid-back loose sober played down soft-sell
    Antonyms:
    energized nervous high-strung pumped up high-key

ارجاع به لغت low-key

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «low-key» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/low-key

لغات نزدیک low-key

پیشنهاد بهبود معانی