صفت تفضیلی:
more unnoticedصفت عالی:
most unnoticedنادیده گرفتهشده، نادیده انگاشتهشده، موردتوجه قرار نگرفته، دیدهنشده، مغفولمانده، بهدور از چشم دیگران، بدون جلب توجه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Not only are mothers not paid but also most of their boring or difficult work is unnoticed.
مادران نه تنها دستمزدی دریافت نمیکنند، بلکه بیشتر کارهای خستهکننده یا دشوار آنها نیز نادیده گرفته میشود.
She saw flaws that normally would have gone unnoticed.
او نقصهایی را دید که معمولاً نادیده گرفته شدهاند.
A deliberate kick that went unnoticed by the referee.
ضربهای عمدی که مورد توجه داور قرار نگرفت.
Elsa stood unnoticed at the edge of the crowd.
السا بدون جلب توجه، در کنار جمعیت ایستاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unnoticed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unnoticed