با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Imagined

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      imagines

    • وجه وصفی حال:

      imagining

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B1
    غیرواقعی، خیالی، تصورشده، موهوم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - An imagined community is a concept developed by Benedict Anderson in his 1983 book Imagined Communities to analyze nationalism.
    - جماعت خیالی مفهومی است که بندیکت اندرسون در کتاب جوامع خیالی در سال ۱۹۸۳ میلادی به‌منظورِ تجزیه و تحلیل ناسیونالیسم ارائه کرد.
    - the imagined world
    - دنیای خیالی
    - imagined future
    - آینده‌ی موهوم
    - the imagined dangers
    - خطرهای تصورشده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد imagined

    1. adjective not real
      Synonyms: insubstantial, fancied, thought up, imaginary

    ارجاع به لغت imagined

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «imagined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imagined

    لغات نزدیک imagined

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند