فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cougar

ˈkuːɡər ˈkuːɡə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cougars

توضیحات

همچنین می‌توان در معنای اول از mountain lion به‌ جای cougar استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی شیر کوهی (گونه‌ای گربه‌سان بزرگ از زیرخانواده‌ی گربه‌ایان کوچک و بومی قاره‌ی آمریکا که به دلیل شباهت به شیر به این نام شناخته می‌شود)
    • - The cougar is a solitary and elusive creature.
    • - شیر کوهی موجودی منزوی و گریزان است.
    • - I saw a cougar at the zoo.
    • - شیر کوهی‌ای را در باغ‌وحش دیدم.
  • noun slang countable informal
    زن جوان‌پسند (زنی میانسال که به دنبال رابطه‌ی عاشقانه با مرد جوان‌تر است)
    • - My friend's mom is a cougar. She's always dating guys in their twenties.
    • - مامان دوستم زنی جوون‌پسنده. اون همیشه با پسرهای بیست‌‌واندی‌ساله قرار می‌ذاره.
    • - He usually fucks cougars.
    • - معمولاً زن‌های جوان‌پسند رو می‌گاد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cougar

  1. noun Large American feline resembling a lion
    Synonyms: catamount, mountain lion, puma, panther, cat, painter, felis-concolor

ارجاع به لغت cougar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cougar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cougar

لغات نزدیک cougar

پیشنهاد بهبود معانی