فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Flagitious

American: fləˈdʒɪʃəs British: fləˈdʒɪʃəs

معنی

adjective

تبهکار، بدکار، ستمگر، شریر، بسیار زشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flagitious

  1. adjective utterly reprehensible in nature or behavior
    Synonyms:
    wicked bad corrupt criminal vicious atrocious heinous scandalous infamous flagrant rotten degenerate depraved villainous perverse grievous monstrous miscreant

ارجاع به لغت flagitious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flagitious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flagitious

لغات نزدیک flagitious

پیشنهاد بهبود معانی