اریب، مورب، نامتناسب، نامتوازن، چوله، کج، خمیده، منحنی، منحرف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the skewed perspective of the painting
چشمانداز مورب نقاشی
The survey results were skewed due to a limited range of participants.
نتایج تحقیق به خاطر تعداد محدود شرکتکنندگان چوله بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «skewed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skewed