Skewer

    ˈskjuːər ˈskjuːə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      skewered

    • شکل سوم:

      skewered

    • سوم‌شخص مفرد:

      skewers

    • وجه وصفی حال:

      skewering

    • شکل جمع:

      skewers

    معنی

    سیخ کباب، سیخ آهنی یا چوب مخصوص کباب، هرچیزی شبیه سیخ کباب، به سیخ کباب زدن، به سیخ زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد skewer

    1. verb Drive a skewer through
      Synonyms: spit
    2. noun
      Synonyms: brochette, lance, pick, pierce, pin, prick, puncture, rod, skiver, truss

    ارجاع به لغت skewer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «skewer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skewer

    لغات نزدیک skewer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند