امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ski

skiː skiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    skied
  • شکل سوم:

    skied
  • سوم شخص مفرد:

    skis
  • وجه وصفی حال:

    skiing
  • شکل جمع:

    skis

توضیحات

همچنین می‌توان از skee به‌ جای ski استفاده کرد.

معنی‌ها

  • noun countable B1
    ورزش اسکی
  • verb - transitive verb - intransitive
    ورزش با اسکی روی برف حرکت کردن، با اسکی روی برف سر خوردن، اسکی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ski

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ski» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ski

لغات نزدیک ski

پیشنهاد بهبود معانی