فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Ski Boot

ˈskiːˈbuːt skiːbuːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ski boots

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کفش اسکی، بوت اسکی، کفش مخصوص اسکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She bought a new pair of ski boots for her trip to the Alps
- او برای سفرش به آلپ یک جفت کفش اسکی جدید خرید.
- It took me a while to get used to walking in ski boots.
- مدتی طول کشید تا به راه رفتن با کفش‌های مخصوص اسکی عادت کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ski boot

  1. noun specialized footwear worn for skiing that attaches securely to ski bindings and provides support, control, and protection for the feet and ankles

ارجاع به لغت ski boot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ski boot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ski-boot

لغات نزدیک ski boot

پیشنهاد بهبود معانی