جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

Angular

ˈæŋɡjələr ˈæŋɡjələ

معنی angular | جمله با angular

زاویه‌ای، گوشه‌دار

گوشه‌دار، گوشه‌ای، (مجازاً) لاغر، زاویه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

an angular design

طرحی پرزاویه

angular distance

فاصله‌ی زاویه‌ای

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a long angular face

صورتی دراز و استخوانی

an angular stride

گام‌های ناموزون

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد angular

adjective bent

Synonyms:

crooked skewed slanted oblique jagged zigzag cornered staggered intersecting crossing V-shaped y-shaped akimbo forked bifurcate divaricate crotched sharp-cornered

Antonyms:

straight

adjective thin, especially referring to people

Synonyms:

thin skinny lean lanky scrawny gaunt bony spare lank rawboned gangling rangy sharp awkward

Antonyms:

fat heavy thick weighted

Collocations

angular acceleration

شتاب زاویه‌ای

angular ball-bearing

بلبرینگ گوشه‌دار

angular frequency

بسامد زاویه‌ای

angular transformation

تراریخت گوشه‌ای

ارجاع به لغت angular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «angular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/angular

لغات نزدیک angular

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!