امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

On The Level

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
(عامیانه) روراست، رک‌وراست، راد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد on the level

  1. adjective quite honest
    Synonyms: aboveboard, accepted, accredited, authentic, authorized, fair, fair and square, for real, for real, honest, lawful, legitimate, official, on the up and up, on the up-and-up, proper, right as rain, sanctioned, square, straight, straight-shooting, true, valid, verifiable

ارجاع به لغت on the level

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on the level» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-the-level

لغات نزدیک on the level

پیشنهاد بهبود معانی