صادقانه و خالصانه، بیشیلهپیله، جوانمردانه، عادلانه و منصفانه، در کمال درستی و صداقت، درست و قانونی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I appreciate your honesty; you played fair and square.
صداقتت را تحسین میکنم؛ تو جوانمردانه و عادلانه بازی کردی.
It was a fair and square competition, with no cheating involved.
این یک رقابت عادلانه و منصفانه بود و هیچ تقلبی در آن انجام نشد.
The results were clear; they beat us fair and square.
نتایج واضح بود؛ آنها در کمال درستی و صداقت ما را شکست دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fair and square» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fair-and-square