با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Genuinely

ˈdʒenjuɪnli ˈdʒenjuɪnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B2
    صادقانه، خالصانه
    • - She genuinely apologized for her mistake.
    • - او صادقانه بابت اشتباهش عذرخواهی کرد.
    • - He thanked his friend genuinely.
    • - او از دوستش خالصانه تشکر کرد.
  • adverb
    واقعاً، به‌راستی (برای تأکید)
    • - He is genuinely talented at playing the piano.
    • - او واقعاً در نواختن پیانو استعداد دارد.
    • - She seemed genuinely surprised by the news.
    • - به نظر می‌رسید که او به‌راستی از این خبر شگفت‌زده شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد genuinely

  1. adverb In truth
    Synonyms: truly, really, actually, fairly, indeed, positively, authentically, truthfully, verily, unassumedly, veridically

لغات هم‌خانواده genuinely

ارجاع به لغت genuinely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genuinely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genuinely

لغات نزدیک genuinely

پیشنهاد بهبود معانی