هر آینه، حقیقتاً، بهراستی، در حقیقت، واقعاً، همانا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The wise old man, verily, imparted his knowledge to the young students.
همانا پیرمرد خردمند شاگردانش را از دانشش بهرهمند ساخت.
Verily, the storm was fierce and unrelenting.
طوفان حقیقتاً تند و بیرحم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «verily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/verily