۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Verily

ˈverəli ˈverəli
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
هر آینه، حقیقتاً، به‌راستی، در حقیقت، واقعاً، همانا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The wise old man, verily, imparted his knowledge to the young students.
- همانا پیرمرد خردمند شاگردانش را از دانشش بهره‌مند ساخت.
- Verily, the storm was fierce and unrelenting.
- طوفان حقیقتاً تند و بی‌رحم بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد verily

  1. adverb in truth
    Synonyms:
    really truly actually indeed truthfully genuinely fairly positively
  1. adjective
    Synonyms:
    certainly undoubtedly without-question beyond doubt unquestionably in very truth in-fact

ارجاع به لغت verily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verily

لغات نزدیک verily

پیشنهاد بهبود معانی