فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Verily

ˈverəli ˈverəli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

هر آینه، حقیقتاً، به‌راستی، در حقیقت، واقعاً، همانا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The wise old man, verily, imparted his knowledge to the young students.

همانا پیرمرد خردمند شاگردانش را از دانشش بهره‌مند ساخت.

Verily, the storm was fierce and unrelenting.

طوفان حقیقتاً تند و بی‌رحم بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد verily

  1. adverb in truth
    Synonyms:
    really truly actually indeed truthfully genuinely fairly positively
  1. adjective
    Synonyms:
    certainly undoubtedly without-question beyond doubt unquestionably in very truth in-fact

ارجاع به لغت verily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/verily

لغات نزدیک verily

پیشنهاد بهبود معانی