Objectively

    əbˈdʒektɪvli əbˈdʒektɪvli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adverb C1
    بی‌طرفانه، منصفانه، با بی‌طرفی، برون‌گرایانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    adverb
    به طور عینی، خارج از ذهن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد objectively

    1. adverb impartially
      Synonyms:
      justly equitably neutrally fairly disinterestedly evenhandedly without prejudice with impartiality with objectivity open-mindedly without favor dispassionately detachedly indifferently considerately soberly on the up and up squarely with an open mind
      Antonyms:
      emotionally subjectively

    لغات هم‌خانواده objectively

    • adverb
      objectively

    ارجاع به لغت objectively

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «objectively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/objectively

    لغات نزدیک objectively

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه