با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Blasphemy

ˈblæsfəmi ˈblæsfəmi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    blasphemies

معنی و نمونه‌جمله

noun
کفر، ناسزا (گویی)، توهین به مقدسات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- In the middle ages, blasphemy was punishable by death.
- در قرون وسطی مجازات کفرگویی اعدام بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blasphemy

  1. noun irreverence
    Synonyms: abuse, cursing, cussing, desecration, execration, heresy, impiety, impiousness, imprecation, indignity, lewdness, profanation, profaneness, profanity, reviling, sacrilege, scoffing, scurrility, swearing, vituperation
    Antonyms: godliness, piety, religion, religiousness, reverence

ارجاع به لغت blasphemy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blasphemy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blasphemy

لغات نزدیک blasphemy

پیشنهاد بهبود معانی