امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scurrility

    skəˈrɪlɪti skəˈrɪlɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    فحاشی، بددهانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scurrility

    1. noun The quality or state of being obscene
      Synonyms:
      coarseness vulgarity bawdiness indecency dirtiness filthiness foulness grossness lewdness slander obscenity profaneness billingsgate profanity scurrilousness sarcasm smuttiness defilement vulgarness raunch raunchiness
    1. noun Harsh, often insulting language
      Synonyms:
      abuse billingsgate contumely invective obloquy railing revilement reviling scurrilousness vituperation

    ارجاع به لغت scurrility

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scurrility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scurrility

    لغات نزدیک scurrility

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return