با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Profanity

prəˈfænəti prəˈfænəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    profanities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کفر، بی‌حرمتی به مقدسات، کفر‌گویی، ناسزا، هتاکی، هتک حرمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He was shocked by the level of profanity in the movie.
- او از میزان هتاکی در فیلم متعجب شد.
- The teacher reprimanded the student for using profanity in the classroom.
- معلم دانش‌آموز را به خاطر هتک حرمت در کلاس توبیخ کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد profanity

  1. noun foul language
    Synonyms: abuse, blasphemy, curse, cursing, cuss, cuss word, dirty language, dirty name, dirty word, execration, four-letter word, impiety, imprecation, irreverence, malediction, no-no, obscenity, profaneness, sacrilege, swearing, swearword, taboo
    Antonyms: clean language

ارجاع به لغت profanity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «profanity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/profanity

لغات نزدیک profanity

پیشنهاد بهبود معانی