با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Sacrilege

    ˈsækrəlɪdʒ ˈsækrəlɪdʒ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    توهین به مقدسات، سرقت اشیا مقدسه، تجاوز به مقدسات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Stealing candles from a shrine is a sacrilege.
    - دزدیدن شمع از حرم، حرمت‌‌شکنی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sacrilege

    1. noun irreverence
      Synonyms: blasphemy, crime, curse, desecration, heresy, impiety, mockery, offense, profanation, profaneness, profanity, sin, violation
      Antonyms: piety, respect, reverence

    ارجاع به لغت sacrilege

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sacrilege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sacrilege

    لغات نزدیک sacrilege

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی