فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Blast Away

blæst əˈweɪ blɑːst əˈweɪ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

انگلیسی بریتانیایی به گلوله بستن، به تیربار گرفتن، تیرباران کردن

In the video game, players can blast away at enemies to earn points and power-ups.

در این بازی ویدیویی، بازیکنان می‌توانند برای کسب امتیاز و قدرت، دشمنان را به گلوله ببندند.

The soldier had to blast away at the target during the training exercise.

سرباز مجبور شد در طول تمرین آموزشی سمت هدف را تیرباران کند.

phrasal verb

انگلیسی بریتانیایی صدای بلند تولید کردن، با صدای بلند پخش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The band started to blast away as the crowd cheered with excitement.

درحالی‌که جمعیت با هیجان تشویق می‌کردند، گروه موسیقی شروع به تولید صدای بلندی کرد.

They turned up the speakers to blast away their favorite songs at the party.

آن‌ها صدای بلندگوها را زیاد کردند تا آهنگ‌های مورد علاقه‌ی خود را در مهمانی با صدای بلند پخش کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blast away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blast away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blast-away

لغات نزدیک blast away

پیشنهاد بهبود معانی