آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ آذر ۱۴۰۳

    Gospel

    ˈɡɑːspl ˈɡɒspl

    شکل جمع:

    gospels

    توضیحات:

    در معنای سوم همچنین می‌توان از gospel truth به‌جای gospel استفاده کرد.

    در معنای چهارم همچنین می‌توان از gospel music به‌جای gospel استفاده کرد.

    معنی gospel | جمله با gospel

    noun countable

    دین انجیل، انجیل مقدس (هریک از چهار کتاب مقدس مسیحیان که شامل انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا است.)

    She often refers to the gospel according to Mark during her sermons.

    او در موعظه‌های خود اغلب به انجیل مرقس ارجاع می‌دهد.

    In theology classes, students discuss the gospel according to John.

    در کلاس‌های الهیات، دانشجویان در مورد انجیل یوحنا بحث می‌کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The gospel according to Luke contains some of the most beloved parables.

    انجیل لوقا حاوی برخی از محبوب‌ترین حکایت‌های دینی است.

    The gospel according to Matthew provides a unique perspective on Jesus' life.

    انجیل متی رویکرد منحصربه‌فردی را در مورد زندگی عیسی مسیح ارائه می‌دهد.

    noun singular

    دین (the Gospel) انجیل، تعلیمات انجیل، آموزه‌های انجیل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The gospel teaches us about love and forgiveness.

    انجیل به ما عشق و بخشندگی را می‌آموزد.

    She dedicated her life to spreading the gospel.

    او زندگی خود را وقف اشاعه‌ی تعلیمات انجیل کرد.

    noun uncountable informal

    وحی منزل، حقیقت محض، ادعای بی‌چون‌وچرا

    His words were gospel to his followers.

    پیروانش کلام او را وحی منزل می‌دانستند.

    He regards what is printed in newspapers as gospel.

    او می‌پندارد که آنچه در روزنامه‌ها چاپ‌ شده، وحی منزل است.

    noun uncountable

    موسیقی گاسپل، موسیقی گاسپل (سبکی از موسیقی که به باورهای زندگی مذهبی مسیحیان می‌پردازد.)

    He discovered his passion for gospel during his youth.

    او اشتیاق خود به موسیقی گاسپل را در دوران جوانی کشف کرد.

    Many artists have found success in the genre of gospel music.

    بسیاری از هنرمندان در ژانر موسیقی گاسپل به موفقیت دست یافته‌اند.

    noun singular

    ادبی مرام، اعتقاد، مسلک، بینش، آیین، طریق (مجموعه‌ای از اصول یا ایده‌های مورد اعتقاد فرد)

    They were only interested in spreading the gospel of communism.

    آن‌ها فقط علاقه‌مند بودند که مرام کمونیسم را رواج بدهند.

    The gospel of truth encourages us to seek honesty.

    اعتقاد به حقیقت ما را به جست‌وجوی صداقت ترغیب می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gospel

    1. noun fact, doctrine
      Synonyms:
      truth certainty verity dogma belief creed authority faith truism doctrine actuality veracity credo testament scripture last word
      Antonyms:
      theory hypothesis

    سوال‌های رایج gospel

    شکل جمع gospel چی میشه؟

    شکل جمع gospel در زبان انگلیسی gospels است.

    ارجاع به لغت gospel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gospel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gospel

    لغات نزدیک gospel

    • - goshen
    • - gosling
    • - gospel
    • - gospeler
    • - gosport
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.