فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Frankness

ˈfræŋknəs ˈfræŋknəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    روراستی، صراحت لهجه، رک‌گویی، صداقت
    • - She seemed to be lacking in frankness.
    • - به نظر می‌رسید که از صراحت لهجه بی‌بهره است.
    • - Every one liked the young man for his frankness and good humor.
    • - همه این مرد جوان را به‌خاطر روراستی و خوش مشربی‌اش دوست داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد frankness

  1. noun openness
    Synonyms: candor, sincerity, ingenuousness, honesty

ارجاع به لغت frankness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frankness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frankness

لغات نزدیک frankness

پیشنهاد بهبود معانی