با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spiff

American: spɪf British: spɪf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
(عامیانه) تروتمیز کردن، صفا دادن، شیک و پیک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spiff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spiff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spiff

لغات نزدیک spiff

پیشنهاد بهبود معانی