آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ مهر ۱۴۰۴

    Abject

    ˈæbdʒekt ˈæbdʒekt

    معنی abject | جمله با abject

    adjective formal

    پست، فرومایه، سرافکنده، خاضعانه، ذلیلانه، فرومایه، تحقیرآمیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The employee’s attitude was abject, trying to please his boss at all costs.

    رفتار کارمند ذلیلانه بود و تلاش می‌کرد هرطورشده رئیسش را راضی کند.

    His abject devotion to the organization surprised everyone.

    وفاداری خاضعانه‌ی او به سازمان همه را شگفت‌زده کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    abject imitation of foreign ideas

    تقلید حقیرانه‌ی اندیشه‌های خارجی

    an abject coward

    ترسویی فرومایه

    abject surrender

    تسلیم خفت‌آور

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abject

    1. adjective hopeless and downtrodden
      Synonyms:
      miserable wretched dejected low humiliated degraded worthless despicable pitiable forlorn outcast submissive servile dishonorable base grovelling fawning hangdog
      Antonyms:
      worthy noble proud excellent magnificent commendable exalted

    Collocations

    abject poverty

    فقر مفرط، فقر نکبت‌بار

    سوال‌های رایج abject

    معنی abject به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «abject» در زبان فارسی به «فرومایه»، «پست» یا «حقیر» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً برای توصیف وضعیت، احساس یا شرایطی به کار می‌رود که در نهایت درجه‌ی بدبختی، تحقیر یا ناامیدی قرار دارد. واژه‌ی abject در ذات خود بار عاطفی و اخلاقی سنگینی دارد و وقتی درباره‌ی انسان یا موقعیتی به کار می‌رود، نوعی احساس ترحم، اندوه یا حتی انزجار را در شنونده برمی‌انگیزد.

    از نظر ریشه‌شناسی، abject از واژه‌ی لاتین abjectus گرفته شده که به معنای «پرتاب‌شده به بیرون» است. همین ریشه‌ی زبانی، معنای عمیق این واژه را نشان می‌دهد: چیزی یا کسی که از مرتبه‌ای بالاتر به پایین‌ترین سطح سقوط کرده است. در نتیجه، abject نه‌تنها به فقر مادی اشاره دارد، بلکه نوعی سقوط اخلاقی یا روحی را نیز تداعی می‌کند. برای مثال، «abject poverty» (فقر مطلق) تنها نبود پول نیست، بلکه بیانگر شرایطی است که در آن کرامت انسانی از میان رفته است.

    در ادبیات و فلسفه، واژه‌ی abject گاه به احساساتی اشاره دارد که انسان را از خودش بیگانه می‌سازند؛ احساساتی مانند شرم، ترس یا طردشدگی. این نوع استفاده از واژه بیشتر جنبه‌ی روان‌شناختی دارد و به وضعیت‌هایی اشاره می‌کند که فرد در آن‌ها از خویشتن فاصله می‌گیرد یا خودش را تحقیرشده می‌یابد. به‌ویژه در آثار نویسندگانی چون ژولیا کریستوا، «ابجکتی» (abjection) حالتی است میان انزجار و هویت‌یابی، جایی که انسان در مواجهه با زشتی‌ها یا ضعف‌های درونی خود، به شناختی عمیق‌تر از ماهیت انسانی‌اش می‌رسد.

    در زبان روزمره، abject می‌تواند برای توصیف حالات مختلفی نیز به کار رود. مثلاً وقتی می‌گوییم «abject failure»، به شکست مطلقی اشاره داریم که هیچ امیدی در آن باقی نمانده است. یا «abject apology» به معنای عذرخواهی از سر خضوع کامل است، به‌گونه‌ای که گوینده خود را کاملاً مقصر می‌داند. در هر دو حالت، شدت و عمق مفهوم با واژه‌ی abject برجسته می‌شود؛ زیرا این واژه همیشه بر وضعیت نهایی و بی‌بازگشت تأکید دارد.

    در سطحی استعاری، می‌توان گفت abject بازتاب تاریک‌ترین جنبه‌های وجود انسان است؛ آن بخش‌هایی که معمولاً پنهان می‌مانند، اما در شرایط بحرانی یا در مواجهه با شکست و ترس، خود را آشکار می‌سازند. درک مفهوم abject یعنی شناخت مرز میان انسانیت و بی‌قدرتی، میان فروتنی و تحقیر. این واژه یادآور آن است که گاهی سقوط، تنها از نظر بیرونی نیست، بلکه در درون انسان نیز می‌تواند رخ دهد؛ جایی که کرامت، امید و اعتماد به نفس، جای خود را به حس بی‌ارزشی می‌دهند.

    ارجاع به لغت abject

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abject» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abject

    لغات نزدیک abject

    • - abirritate
    • - abiston
    • - abject
    • - abject apology
    • - abject poverty
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.